امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tune Up

American: ˈtuːnˈəp British: tjuːnʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
(موتور اتومبیل و غیره) تعمیر و تنظیم کردن، میزان کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
phrasal verb
(ساز موسیقی) کوک کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tune up

  1. verb harmonize
    Synonyms:
    accommodate adapt adjust attune conform coordinate dial fix harmonize integrate modulate pitch proportion reconcile regulate set string tighten tune
  1. verb bring into harmony
    Synonyms:
    accommodate adapt adjust attune conform coordinate dial fix harmonize integrate modulate pitch proportion reconcile regulate set string tighten
    Antonyms:
    break destroy harm hurt

ارجاع به لغت tune up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tune up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tune up

لغات نزدیک tune up

پیشنهاد بهبود معانی